گزارشی از یک پژوهش کاربردی؛

زلزله‌ فناوری اطلاعات در بخش آموزش

فناوری‌های نو، علاقه به فرایند کسب دانش با روش‌های متنوع و متناسب با موقعیت‌های مختلف را افزایش داده است به‌گونه‌ای که امروزه می‌توان ادعا کرد میزان اطلاعات بشر هر چهار یا پنج سال دوچندان می‌شود.

هشتم سپتامبر برابر هفدهم شهریور را یونسکو (سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحدروز سوادآموزی نامگذاری کرده و به بهانه این مناسبت جهانی، رسانه‌ها، پژوهشگران و فعالان حوزه آموزش صدها مساله مرتبط با این حوزه را در جوامع از زوایای گوناگون مورد بررسی و حلاجی قرار می‌دهند.

دوران نوینی در عرصه حیات اجتماعی که به جامعه اطلاعاتی مشهور است آغاز شده که زندگی بشر، مناسبات آن، آموزش و پرورش و رسالت آن را تحت تأثیر قرار داده است.

گسترش مدارس و دانشگاه‌های مجازی با سرعت شگفت‌آوری رو به گسترش است. به عنوان مثال تنها در آمریکا سه هزار دانشگاه مجازی وجود دارد

انقلاب اطلاعاتی به عنوان فرزند انقلاب صنعتی موجب پدید آمدن دوران جدید عصر اطلاعات و به تبع آن جامعه اطلاعاتی شده است که فناوری اطلاعاتی مهم‌ترین رکن بقا و قوام آن است؛ از این رو وظیفه نظام آموزشی طراحی برنامه آموزش فناوری اطلاعات با در نظر گرفتن دو مؤلفه آشنایی با مهارت‌های اطلاعاتی و نیز لزوم بسترسازی برای برخورد کنش‌مند فراگیر با فناوری اطلاعات است.

بدیهی است با چنین طراحی، امکان همگامی جامعه با تحولات سریع این مقوله و آماده سازی برای حضور با نشاط در جامعه پویای اطلاعاتی فراهم می‌آید. در این راستا «علی فرشباف خلیلی» مقاله‌ای را با عنوان «بررسی رویکردی بر لزوم استفاده از جهان متاورس در آموزش و پرورش» به نگارش درآورده است [۱]. آنچه در ادامه می‌آید گزیده‌ای از این پژوهش است؛

آموزش الکترونیک چیست و چگونه با ICT پیش می‌رود؟

اصطلاح آموزش الکترونیک، مجموعه وسیعی از کاربردها و عملکردها، ازجمله آموزش مبتنی بر وب، آموزش مبتنی بر کامپیوتر، کلاس‌های مجازی و همکاری‌های الکترونیکی را شامل است و اینترنت، اینترانت، اکسترانت، انتشار ماهواره‌ای، نوارهای ویدیویی و صوتی، تلویزیونی و دیسک‌های فشرده از ابزارهای این شیوه آموزش محسوب می‌شود. آموزش الکترونیکی را به عنوان تجربه‌ای نوین در برنامه‌های آموزش و پرورش، با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT یا فاوامی‌دانند.

در همین پیوند، ICT به عنوان مجموعه‌ای متفاوت از ابزارها و منابع فناوری به کار می‌رود که می‌تواند برای برقراری ارتباط، ایجاد انتشار ذخیره کردن و مدیریت اطلاعات مورد استفاده قرار گیرد.

ICT مانند رادیو و تلویزیون و همچنین فناوری‌های دیجیتال جدیدتر مثل کامپیوتر و اینترنت به عنوان ابزارهای بالقوه نیرومند و فعال کننده اصلاح و تغییرات آموزشی تعریف می‌شوند.

یکپارچه‌سازی مؤثر ICT ها در سیستم آموزشی خود فرآیند پیچیده‌ای است که نه تنها فناوری را درگیر می‌کند بلکه برنامه درسی و فن آموزش، آمادگی نهادی و سازمانی، شایستگی‌های معلم و سرمایه‌گذاری دراز مدت را نیز در بر می گیرد.

مدارس هوشمند و آموزش الکترونیکی از دستاوردهای مهم توسعه فناوری اطلاعات در برنامه‌های آموزش و پرورش محسوب می‌شود که فواید و آثار و نتایج آن نه تنها در محیط آموزشی تأثیرگذار است بلکه تحولی نوین همراه با تجارب واقعی محیط زندگی دانش آموزان و فردای آنها خواهد بود.

کارگزاران و کارکردهای آموزش الکترونیک

معلمان به عنوان مدیران محیط یادگیری فناوری‌محور در رویارویی با کاربرد فناوری در آموزش نیازهای حرفه‌ای فراوانی دارند. آن‌ها باید طیف وسیعی از مهارت‌های فنی و آموزشی را در کاربرد به‌روز محتوای آموزشی و ایجاد الگوهای جدید در خود ایجاد کنند. این مهارت‌ها می‌تواند از طریق ایجاد ارتباط الکترونیکی با همکاران در دیگر مدارس صورت پذیرد. فناوری اطلاعات و ارتباطات هم به عنوان هدف رشد حرفه‌ای معلم از یک سو و هم ابزاری برای رسیدن به آن تبدیل شده است. بدون سرمایه‌گذاری کافی در توسعه رشد حرفه‌ای معلمان و ارتقای فعالیت‌های حرفه‌ای آنها اثر بخشی فناوری در مدارس هرگز ایجاد نخواهد شد.

سواد اطلاعاتی برای باقی ماندن در دنیای رقابتی امروز ضروری است و با توسعه این بخش از فناوری در میان دانش‌آموزان در واقع زمینه مناسب برای ورود آن‌ها به جامعه و تجهیز آنها به ابزار سواد اطلاعاتی فراهم می‌شود.

بدون شک آموزش الکترونیک در بسیاری از کشورهای جهان به علت ماهیت علمی مبتنی بر توسعه دانش مورد توجه قرار گرفته است. هر کشوری نیز با توجه به توان تخصصی مسئولان خود و میزان اطلاع آن‌ها در آموزش الکترونیک پیشرفت‌های متفاوتی داشته‌اند. کشورهای خط مقدم تولید دانش در این راه نیز جزو پیشگامان استفاده و توسعه سریع این پدیده بوده‌اند و بیشترین منافع را نیز از آن خود کرده‌اند و می‌روند تا فاصله دیجیتالی خود را با بسیاری از کشورهای در حال توسعه و عقب مانده بیشتر کنند.

گسترش مدارس و دانشگاه‌های مجازی با سرعت شگفت‌آوری رو به گسترش است به عنوان مثال تنها در آمریکا سه هزار دانشگاه مجازی وجود دارد. بدین گونه است که عدم استفاده از فاوا موجب نابرابری در استفاده از فرصت‌های آموزشی می‌شود و عمق این نابرابری در بین کشورهای پیشرفته و در حال توسعه قابل مشاهده است.

هر کسی با توجه به توانایی خود سرعت یادگیری را تنظیم می‌کند. مطالعات آماری نشان می‌دهند، آموزش الکترونیکی تقریباً بین ۴۴ تا ۶۴ درصد نسبت به آموزش سنتی افزایش سرعت یادگیری را به همراه دارد

ورود فناوری‌های جدید، علاقه به فرایند کسب دانش با روش‌های متنوع و متناسب با موقعیت‌های مختلف را افزایش داده است به طوری که امروزه می‌توان ادعا کرد که میزان اطلاعات بشر هر چهار یا پنج سال دو چندان می‌شود.

وظیفه عمده آموزش و پرورش با سواد کردن افراد و پروراندن همه‌جانبه فراگیران آن نظام برای ایفای نقش مناسب خود در جامعه است. سواد را در ساده‌ترین شکل به معنای توانایی خواندن و نوشتن و در وجه گسترده‌تر به معنای درک و فهم در نظر می‌گیرند اما پدید آمدن تحولات جدید در عرصه فناوری اطلاعات و میزان تاثیرپذیری جوامع از آن در مقوله سواد اطلاعاتی می‌گنجد.

از سوی دیگر برای دستیابی به تفکر انتقادی و به فعل در آوردن استعداد بالقوه فراگیر یکی از راهکارهای اصلی تربیت فراگیر در نظام آموزشی است زیرا فرد از این طریق خواهد توانست نظریات خود را براساس تعامل با محیط، دستکاری در تجارب شخصی و تجدید نظر در آن‌ها بنا نهد. چنین دیدگاهی در حیطه سواد اطلاعاتی منجر به دستیابی به یادگیری موثر می‌شود. بنابراین با توجه به تحولات وسیع و فراگیر در جوامع افراد برای پاسخ‌گویی به نیازهای پیچیده جامعه مدرن نیازمند آموزش و پرورش مدرن هستند که این امر به جز ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش و تغییر در محیط‌های یادگیری ممکن نخواهد بود.

چرا آموزش الکترونیک ضروری است؟

ضرورت به‌کارگیری آموزش الکترونیک در نظام آموزشی در موارد زیر مورد بحث قرار می‌گیرد:

بسترسازی مناسب برای ورود فناوری در نظام آموزشی مدارس

توسعه در نقش آموزشی معلمان در عصر ارتباطات

ارتقا سطح سواد اطلاعاتی دانش آموزان

فناوری، زمینه ساز تحقیق و پژوهش در بین دانش آموزان

علاوه بر ذکر این ضرورت‌ها باید افزود هر کسی با توجه به توانایی خود سرعت یادگیری را تنظیم می‌کند. مطالعات آماری نشان می‌دهند، آموزش الکترونیکی تقریباً بین ۴۴ تا ۶۴ درصد نسبت به آموزش سنتی افزایش سرعت یادگیری را به همراه دارد. قابلیت تکرار مطالب در هر زمان و مکانی میسر است.

دیگر مزیت‌های آموزش الکترونیک را می‌توان چنین برشمرد

افزایش زمان دسترسی به آموزش

در دسترس بودن آموزش برای مخاطبان بیشتر

امکان به اشتراک گذاشتن منابع آموزشی که کاهش هزینه را به همراه خواهد داشت.

- ماهیت پویا و بحث برانگیز محیط‌های ایجاد شده که فهمیدن و یادآوری اطلاعات را بهبود می‌بخشد.

مدیریت دقیق تر بر فرآیند آموزش که این قابلیت را به مدیر می‌دهد تا بتواند تمام مسائل مربوط به اشخاص درگیر در فرایند آموزشی اعم از فراگیران و آموزگاران و ... را پیگیری کند و سوابق تمام فعالیت‌ها را در هر لحظه در اختیار داشته باشد.

قابلیت انعطاف در محتوای درسی تغییر و اصلاح در روش‌های الکترونیکی به راحتی صورت گرفته و بسیار انعطاف‌پذیر است.

-آموزش مشتری‌گرا: آموزگار همواره درس مشخصی را برای تمام افراد کلاس تدریس می‌کرد و بدون توجه به این‌که آیا تمامی دانش‌آموزان قابلیت فهم مطالبی را که تدوین می‌شود دارند، از مطالب عبور می‌کرد اما در آموزش الکترونیکی دانش‌آموز ابتدا نیاز خود را تعیین می‌کند و تا نیازش برطرف نشود و در دوره ی آموزشی مربوط به مهارت الزم را کسب نکند به هیچ وجه به دوره‌های آتی نخواهد رفت.

برخی معلمان در برابر هوشمندسازی مدارس مقاومت می‌کنند و آموزش سنتی را ترجیح می‌دهند. همچنین، ضعف انگیزشی معلمانی که انگیزه لازم جهت استفاده از فناوری‌های جدید را ندارند، مانعی مهم پیش روی توسعه آموزش الکترونیک تلقی می‌شود

امنیت در آموزش: برای آموزش عملی در مکان‌هایی مانند پالایشگاه‌ها، حوزه‌های نفتی آتش‌نشانی یا هر کارخانه صنعتی، گاهی مجبورید به منظور یادگیری کامل استاندارد و مهارت فراگیران در خصوص کاری خاص، خطرهای احتمالی را متقبل می‌شوید. اما آموزش الکترونیکی همیشه این مشکلات را با شبیه‌سازی محیط‌های کاری پشت سر گذاشته است و این صرفه‌جویی بزرگی است که از طریق کاهش خطرپذیری حاصل می‌شود.

مزایای اقتصادی آموزش الکترونیکی به خصوص در آموزش و پرورش بسیار مقرون به صرفه است.

موانع و مقاومت‌هایی که برابر آموزش جدید به چشم می‌آید

با وجود ضرورت‌ها و مزایایی که بیان شد، اولین مانع مهم در توسعه آموزش الکترونیک و فضاهایی مانند متاورس، فقدان زیر ساخت‌های فنی و حمایتی استاستدلال می‌شود که فناوری اطلاعات مشخصه‌ای ذاتی دارد که موجب می‌شود فرآیند اشاعه آن حساسیت زیادی داشته باشد و آن هم جنبه‌های استفاده و به‌کارگیری آن در مسائل گوناگون، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. بنابراین فناوری اطلاعات بیشتر در کشورهایی گسترش می‌یابد که اولاً اقتصاد پیشرفته و نظام‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی توسعه یافته‌ای دارند و ثانیاً نظام‌های توزیع انرژی الکتریکی قابل اطمینان است.

دومین مانع، نداشتن مهارت استفاده از نظام‌های عملیاتی متکی بر فناوری اطلاعات است. یکی از عوامل کلیدی که اشاعه فناوری اطلاعات را کُند می‌کند فقدان آگاهی از منافع بالقوه فناوری اطلاعات است. شاید مانع عمده بر سر راه اشاعه فناوری اطلاعات، ظرفیت و توانایی واحدهای سازمانی در جذب این فناوری جدید باشد.

موانع دیگری نیز مانند فقدان توانایی معلم در استفاده از این گونه فناوری‌ها، فقدان دسترسی به منابع کیفیت ضعیف سخت افراز و فقدان زمان برای آموزش نیز وجود دارند.

وجود مشکلات سخت‌افزاری مانند تامین و پشتیبانی تجهیزات مورد نیاز، مدرسه، مشکلات مربوط به نرم‌افزارهای لازم و نصب و راه اندازی و به‌روزرسانی آنها روند اجرای آموزش الکترونیک در مدارس را به تاخیر می‌اندازد.

همچنین، ضعف انگیزشی معلمانی که انگیزه لازم جهت استفاده از فناوری‌های جدید را ندارند، مانعی مهم تلقی می‌شود. یکی از دلایل این امر نبود جایگاه مناسب کاربرد فناوری در ارزشیابی کار معلمان است. آموزش ناکافی و دانش و مهارت پایین یکی دیگر از دلایل موثر بر موانع موجود عدم آگاهی و مهارت لازم استفاده از این گونه فناوری‌ها در معلمان و دانش آموزان است.

مشکلات نگرشی و فرهنگی؛ برخی معلمان در برابر هوشمندسازی مدارس مقاومت می‌کنند و آموزش سنتی را ترجیح می‌دهند.

مشکلات مالی و اقتصادی؛ از جمله مهم‌ترین عوامل موثر مشکلات مالی مدارس بوده که بودجه را جهت راه اندازی آموزش الکترونیک ندارند.

پی‌نوشت

[۱]. علی فرشباف خلیلی، «بررسی رویکردی بر لزوم استفاده از جهان متاورس در آموزش و پرورش«، فصلنامه رویکردی نو در علوم تربیتی، دوره ۵، شماره ۱، ۱۴۰۲

خبرگزاري ايرنا